نتایج جستجوی عبارت «مرکز تربیت معلم شهید رجایی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امان‌الله، در تاریخ‌10/10/1342 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار می‌گرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نی‌ریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
زندگینامه شهید محمود طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
مست از می‌ ناب بود و عاشق سوختن و نورافشانی کردن؛ همچون شمع در محفل عاشقان آب شدن و راه نمودن. سال 1318 در خانواده‌‌ای بی‌بضاعت اما مملو از ایمان و یقین به مکتب نورانی اسلام و اهل‌بیت(ع) به دنیا آمد. پدر که شغل‌اش ژاندارم بود، اورا محمود نامیده و در هجرت از شهری به شهر دیگر به همراه خود می‌برد. سال اول دبستان را در استهبان شروع کرد و توانست در کنار کار کردن و کمک به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دل‌انگیز بهار در روستای خواجه‌جمالی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دست‌های محبت‌آمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به این‌چنین پدر و مادری که این‌چنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را به‌پای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شده‌ام. ما باید راه امامان‌مان و پیشوایان‌مان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
حال و هوای معنوی عملیات فتح المبین
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات فتح المبين »
برادرانی که در این عملیات حضور یافته بودند با حالی معنوی در مراسمهای نماز جماعت‌، دعای توسل و کمیل‌، شرکت می‌کردند. در شب عملیات معلم شهید مجید محمد‌زاده که در مرحله اول عملیات به شهادت رسید‌، سایر هم رزمان را قوت قلب می داد و با آنها شوخی و مزاح می‌کرد‌، یکی از نقاط قوت این عملیات حضور سردار رشید اسلام و سید الشهدای گردان کمیل‌، مرحوم حجه السلام و‌المسلمین سید عبد الرسول معصومی بود که مرتبا" برنامه‌های...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خویش روزی می‌خورید. شهادت فیضی عظیم است که از اولیاء به ما رسیده است. " امام خمینی " مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد که شما ما را از شهادت می ترسانید . " امام حسین(ع) آنان که ره عشق گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه با درود بر...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی آرزو دارم که صبحدم زیبای شهادت در راه خدا را، همراه با تپش قلب نیرومند و پر احساس رهبرم برگزار نمایم. سلام بر حضرت مهدی(عج) و نایب [برحق‌اش] واقعیش. سلام به تمام شهیدان، مصلحان، عارفان و عاشقان همیشه تاریخ، از هابیل تا امرزو و از امروز تا قیامت و همه آنها که قلبشان برای رضای خدا می‌تپد. اینک ما خودمان را انسان‌های سعادتمندی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند. بلکه آنها زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بت‌شکن و با سلام فراوان به ملت شهید‌پرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....